برخی از بایسته های اصلاحات
برخی از بایسته های اصلاحات ؛ استفاده ازابزار مشروع ، توجه به هزینه ها
اصلاح یک جامعه از کجرویها و نجات آن از نابسامانی رفتاری در زمینه های گوناگون , همیشه از دغدغه های اساسی انسانهای صالح , دلسوز , بلند نظر و صاحب همت در حوزه های مختلف فرهنگ , سیاست و اقتصاد بوده است . بدیهی است اصلاحات اجتماعی نیز همانند هر کار اجتماعی نیازمند زمینه مناسب است . زمینه مناسب از طریق تحقق شاخص هایی چون موارد ذیل فراهم می شود ؛
شناخت درست از کژی و مشکل .
شناخت درمان مشکل .
برنامه ریزی برای اصلاحات و روشن شدن شیوه جایگزینی رفتار های صحیح .
آماده سازی فرهنگی در جامعه برای اصلاح با تبیین ضرورت آن و ایجاد تقاضا برای اصلاح .
وجود نیروی انسانی توانا برای مدیریت اصلاح از رهبری اصلاحات گرفته تا بدنه اجرایی آن .
استفاده از ابزارهای مشروع در اصلاحات (هدف وسیله را توجیه نکند ) .
توجه به میزان هزینه های اصلاحات (هزینه ها بیشتر از ارزش وقوع اصلاح نباشند یعنی اصلاح , هزینه ها و خسارات سنگینی را به جامعه تحمیل نکند به گونه ای که ارزش هزینه ها به مراتب بیشتر از ارزش اصلاح انجام گرفته شود . زیرا در این صورت نتایج اصلاح خود مفسده بر انگیز بوده و در ازای حل یک مشکل , مشکل بزرگتری را ایجاد کرده است ) .
خطر یاد شده در اصلاحات سریع و اجباری جامعه بسیار محتمل و مشهود است . بنابر این متصدیان اصلاح باید به نکات لازم در این مسیر توجه داشته باشند و لوازم آن را رعایت کنند .
آنچه در این جا گفتیم مقدمه بود برای بیان فرمایش امیر مومنان علی بن ابی طالب (ع) در باره اصلاحات . ایشان وقتی مدیریت جامعه اسلامی را به عهده گرفتند که سه دهه از انحراف اساسی جامعه از مسیر تعیین شده پیامبر برای حکومت و امامت می گذشت و بدعتها و انحرافات زیادی در جامعه به وجود آمده بود و امت پیامبر برای بازگشت به مسیر تعیین شده از سوی قرآن و سنت , سخت نیازمند اصلاحات بود و ایشان در این زمینه از هیچ کوششی دریغ نکردند و در این مسیر هزینه های زیادی را هم متحمل شدند (مانند تحمیل سه جنگ به آن بزرگوار که در پس اصلاحات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی از سوی ایشان پدید آمدند ) با این حال کم نیست مواردی که به نظر می رسد ایشان در آن زمینه اقدامی نکرده اند مثل سازو کار انتخاب خلیفه که در سقیفه بنیان گذاشته شده بود و خلاف نص صریح پیامبر بود و مانند حرمت متعه که از دوران خلیفه دوم به بعد رواج یافت و خلاف سنت پیامبر بود و مثل استحباب نماز تراویح که در زمان پیامبر نبود و بعدا توسط خلفا رواج داده شد .
اما با نگاهی به سیره و سخنان امیر المومنین راز خوداری ایشان از برخی اصلاحات روشن می شود هر چند که با مطالعه تاریخ و شرایط اجتماعی آن دوران ممکن است هر محققی به دلیل آن پی ببرد .
در این جا سخن آن بزرگوار در توبیخ مردم کوفه _ که لشکریان ایشان را تشکیل می دادند _ را می آوریم . کوفیان تبعیت مناسب از امام نداشتند و به بهانه های مختلف از انجام خواسته های ایشان سر باز می زدند و این امر باعث سست شدن جبهه ایشان در رویارویی با دشمنان می شد همچنان که در موازنه قوا بین ایشان و دشمن , قدرت امام به عنوان رهبر جامعه اسلامی تحلیل می رفت . ایشان می توانست برای اصلاح نیروهای انسانی جبهه خود و تشکیل جبهه منسجم ، از ابزار و شیوه های مختلف چون زور و تزویر استفاده کند چنان که معاویه چنین می کرد اما چنین نکردند و در یک سخنرانی به خاستگاه این تصمیم خود اشاره کرده اند . امام ضمن گله از آنان و لبریز شدن کاسه صبرشان در مدارا با آنان می فرماید :
من می دانم شما با چه ابزار و روشی اصلاح می شوید اما من از شیوه های نامشروعی چون زور که به هزینه افساد خودم تمام خواهد استفاده نخواهم کرد . اما بدانید پس از من حاکمانی خواهند آمد که برای شما دنیایی باقی نمی گذارند تا از زندگیتان لذت ببرید از سوی دیگر آخرت هم نخواهید داشت .
این سخنرانی حضرت, در منابع مختلف انعکاس پیدا کرده است با کمی تفاوت در نحوه گزارش آن. ما در ذیل گزارش های گوناگون از این سخنرانی را که در کتاب ارزشمند میزان الحکمة (چاپ با ترجمه ) ج 9 ص 135 عنوان شماره 3155 (عَدَمُ جَوازِ إصلاحِ النّاسِ بِإفسادِ النَّفسِ ؛ جایز نبودن اصلاح مردم به قیمت تباهى خود ) آمده است را در ذیل می آوریم ؛
1. گزارش سید رضی در نهج البلاغة : الإمامُ علیٌّ علیه السلام ـ فی توبیخِ بعضِ أصحابِهِ ـ : إنّکُم و اللّه ِ لَکَثیرٌ فی الباحاتِ ، قلیلٌ تَحتَ الرّایاتِ ، و إنّی لَعالِمٌ بِما یُصْلِحُکُم و یُقِیمُ أوَدَکُم ، و لکنّی لا أرى إصلاحَکم بِإفسادِ (فَسادی) نَفسی .
امام على علیه السلام ـ در توبیخ برخى یاران خود ـ فرمود: سوگند به خدا که شما در منزلهایتان بسیارید و در زیر پرچم ها[ى جنگ] اندک. من مى دانم که چه چیز شما را درست مى کند و کجى شما را راست مى گرداند، اما من اصلاح شما را با تباه کردن خود جایز نمى دانم.
2 . گزارش شیخ مفید در الارشاد : و لقد عَلِمتُ أنّ الذی یُصلِحُکُم هو السَّیفُ، و ما کنتُ مُتَحَرِّیا صلاحَکُم بفَسادِ نَفسی، و لکنْ سَیُسَلَّطُ علَیکُم بَعدی سُلطانٌ صَعبٌ . (2)
امام على علیه السلام : من مى دانم که آنچه شما را درست مى کند، شمشیر است. ولى من بر آن نیستم تا با تباه کردن خودم، شما را اصلاح کنم. بلکه بزودى پس از من زمامدارى بی رحم بر شما مسلّط خواهد شد.
3 . گزارش مرحوم کلینی در کافی : قد عاتَبتُکُم بِدُرَّتی التی اُعاتِبُ بها أهلِی فلم تُبالُوا ، و ضَرَبتُکُم بسَوطِی الذی اُقِیمُ بهِ حُدودَ رَبِّی فلم تَرعَوُوا ، أ تُرِیدُونَ أن أضرِبَکم بِسَیفِی ؟ ! أما إنّی أعلَمُ الذی تُرِیدُونَ و یُقِیمُ أوَدَکُم ، و لکن لا أشتَری صلاحَکُم بفَسادِ نَفسِی ، بل یُسَلِّطُ اللّه ُ علَیکُم قَوما فَیَنتَقِمُ لی مِنکُم ! فلا دنیاً استَمتَعتُم بها ، و لا آخِرَةَ صِرتُم إلَیها ، فَبُعدا و سُحقا لأصحابِ السَّعیرِ !(3)
امام على علیه السلام : من با این تازیانه تعلیمى خود ، که با آن خانواده ام را تنبیه مى کنم ، شما را تنبیه کردم، اما اهمیّتى ندادید و با این تازیانه ام که حدود پروردگارم را با آن اجرا مى کنم، بر شما زدم ، لیکن [از خطا و نافرمانى ]باز نایستادید. آیا مى خواهید که با شمشیرم شما را بزنم؟ بدانید که من مى دانم شما چه مى خواهید و چه چیز کجى شما را درست مى گرداند، اما من اصلاح شما را به بهاى تباه کردن خودم نمى خرم. بلکه خداوند گروهى را بر شما مسلّط گرداند که انتقام مرا از شما بگیرند و نه دنیایى برایتان بماند که از آن بهره و لذّت برید و نه آخرتى که سوى آن رهسپار شوید. نفرین و مرگ باد بر اهل دوزخ.
--------------------------------------------------------------------------------
1-نهج البلاغة: الخطبة69.
2-الإرشاد شیخ مفید : ج 1ص 281.
3- الکافی : ج 8 ص 361 ح 551.